مرد و زن ، دو فرد ، از یک نوع و از یک جوهرند ،

مرد و زن ، دو فرد ، از یک نوع و از یک جوهرند ، جوهرى که نامش انسان است، چون تمامى آثارى که از انسانیت در صنف مرد مشاهده شده ، در صنف زن نیز مشاهده شده است، (اگر در مرد فضائلى از قبیل سخاوت، شجاعت، علم خویشتن دارى و امثال آن دیده شده ، در صنف زن نیز دیده شده است)آن هم بدون هیچ تفاوت.

 

 به طور مسلم ظهور آثار نوع ، دلیل بر تحقق خود نوع است، پس صنف زن نیز انسان است، بله این دو صنف در بعضى از آثار مشترکه(نه آثار مختصه از قبیل حامله شدن و امثال آن) از نظر شدت و ضعف اختلاف دارند ، ولى صرف شدت و ضعف در بعضى از صفات انسانیت، باعث آن نمى‏شود که بگوئیم نوعیت در صنف ضعیف باطل شده و او دیگر انسان نیست.

در یونان قدیم زن را پلید و دست‏پرورده شیطان مى‏دانستند و رومیان و بعضى از یونانیان معتقد بودند که زن داراى نفس مجرد انسانى نیست و مرد داراى آن هست .

و با این بیان روشن مى‏شود که رسیدن به هر درجه از کمال که براى یک صنف میسر و مقدور است ، ‏براى صنف دیگر نیز میسور و ممکن است و یکى از مصادیق آن استکمال هاى معنوى، کمالاتى است که از راه ایمان به خدا و اطاعت و تقرب به درگاه او حاصل مى‏شود ، با این بیان کاملا روشن مى‏شود که در این بحث، بهترین کلام و جامع‏ترین و در عین حال کوتاه‏ترین کلام همین عبارت: "انى لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثى بعضکم من بعض"است .

ادامه مطلب ...

خرافات مانع پیشرفت انسان است

 
آیت الله سبحانی گفت: همواره خرافاتی در زندگی بشر وجود دارد که مانع پیشرفت انسان می شود و لذا پیامبر (ص) با این خرافات مقابله کرده و زندگی واقعی را جایگزین این خرافات نمودند.
به گزارش ایسنا به نقل از مرکز خبر حوزه، این استاد حوزه در ادامه سلسله مباحث تفسیر قرآن در مدرسه حجتیه به علت آمدن پیامبر (ص) اشاره کرد و گفت: یکی از اهدف بعثت پیامبر (ص) مبارزه با خرافات بوده است. وی به فرق بین پیامبر(ص) و بشر عادی پرداخت و گفت: اگر فرد عادی ببیند که یک اندیشه خرافی به سود او باشد او را ترویج می دهد و به افکار عمومی توجهی ندارد، ولی پیامبر(ص) حتی اگر اندیشه خرافی به سود او باشد با آن مبارزه می کند و نان، به نرخ روز نمی خورد.
این استاد حوزه، با اشاره به خرافاتی که در زمان گذشته رواج داشته و الان هم وجود دارد، گفت: گاندی زندگی مصلحت انگیز بشری را مطرح کرده و با خرافاتی که باعث تنزل بشری می شود، مبارزه کرد.
سبحانی به خرافی بودن مسئله صلیب اشاره کرد و گفت: به دار آویختن حضرت عیسی و قربانی کردن خود جهت پاک کردن از گناه، از خرافات مسیحیان است و واقعیت ندارد.
وی در پایان به مساله مداحی پرداخت وگفت: مداحان، زبان گویای قیام امام حسین(ع) هستند که باید مطابق با قیام امام حسین (ع) مداحی و شعر بگویند و از اندیشه های غلط و خواب های غیرصحیح دوری کنند.
 

آیا فرمان بندگی مخالفت آزادی انسان‌ها است؟

آنکه گریزد ز خراجات شاه بار کش غول بیابان شود

.
‏ابتدا ببینیم عبادت هدف است یا وسیله؟

عبادت هم هدف است و هم وسیله، به این معنى که خود عبادت هدف زندگى است «قُلْ إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ رَبِّ اَلْعالَمِینَ بگو نماز و عبادات و زندگى و مرگم همه از آن خداى پرورنده جهانیان است»، 1
مضمون این آیه به طور اختصار این است که تمام «من» از آنِ خداى سبحان است و این هدف زندگى انسان در دنیا است که خداوند آن را عبادت و بندگى نامیده و فرموده است: «وَ ما خَلَقْتُ اَلْجِنَّ وَ اَلْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ» 2
و از طرفى عبادت وسیله است، وسیله رسیدن به یقین و کمال «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ اَلْیَقِینُ» 3 و کمال هر موجود و از جمله انسان در عینیت یافتن و به ظهور رسیدن تمام استعدادهاى نهفته آن موجود است. و بى‏شک در میان استعداد انسان تحقق یافتن خواست‏هاى مادى و حیوانى را نباید در شمار کمالهاى انسانى به شمار آورد، زیرا این خواستها بین انسان و حیوان مشترک است و در این مرحله انسانیت انسان بالقوه است و حیوانیت او بالفعل شده است، انسانیت انسان زمانى به فعلیت مى‏رسد که استعدادهاى جان و روانش شکوفا شود و به کمال و لذت بى‏پایان دست یابد بنابراین مقاصدى را که یک انسان در فرایند زندگى دنبال می‌کند همه یکسان نیستند، برخى از این هدفها، مقدماتى و زمینه‏ساز براى نیل به هدفهاى بالاترند و برخى هدف نهایى و اصیل به شمار مى‏روند.

ادامه مطلب ...

مبانی تعلیم و تربیت در قرآن و احادیث 2 - عقل

قوه عاقله (1) یکى از شؤونات مهم نفس و سبب برترى انسان بر سایر موجودات جهان است.

قرآن کریم، در آیات بسیارى، انسان را دعوت به تعقل و تفکر و تدبّر مى نماید و در به کارگیرى این نیروى شگفت انگیز تأکید فراوانى دارد. عقل مرکز سنجش و وسیله ادراک و استدلال و عامل هدایت گر انسان بر سر دو راهى هاى زندگى است. عقل میزان وملاک تکلیف و مسؤولیت انسان در مقابل خدا و مردم است.

عقل،حجت باطنى،تشخیص دهنده حُسن وقُبح، دشمن جهل، و هواى نفس است.

در میدان کشمکش گرایشهاى فطرى و کششهاى غریزى، عقل و هواى نفس همواره با یکدیگر در جدال و ستیزاند.

اگر هواى نفس بر عقل غلبه یابد و آن را اسیر خود کند، وسیله اى فنى براى انحراف انسان از حق گردیده و موجبات سقوط و شقاوت ابدى وى را فراهم مى سازد. امّا اگر به عقل میدان داده شود تا بر هواى نفس تسلط یابد، با به کارگیرى آن در جهت تربیت و پرورش نفس انسان، رشد یافته و شرح صدر پیدا مى کند و زمام امور خویش را به دست مى گیرد و همیشه خدا را ناظر براعمال خویش مى بیند، در این صورت، هر عمل و عکس العملى که از انسان صادر مى شود، برطبق رضایت خداوند خواهد بود، و اینجاست که انسان به مقام والاى اُولوالالباب دست مى یابد.

انسان صاحب لُب و خرد، از هدایت ویژه الهى برخوردار است و این، او را به سعادت جاودانى رهنمون مى گرداند.

ادامه مطلب ...

شوؤن وجودى نفس انسان

1 - فطرت

فطرت، منشأ حرکت و تکاپوى دایمى انسان به سوى کمال است. کششها و گرایشات فطرى برخلاف کششهاى غریزى، ریشه در اندامهاى جسمى ندارند و از ویژگیهاى ثابت و اصیل روحى هستند.

گرایشات فطرى نیز آگاهانه نبوده و شکوفایى استعدادهاى فطرى، مشروط به برطرف کردن موانع آنها و قرار گرفتن در جهت اصلى کمال است.

بنابراین، گرایشات فطرى، قابل تربیت و پرورشند. گاهى این گرایشات، بر اثر عدم هدایت و پرورش صحیح، از مسیر اصلى خود خارج گردیده و زمینه و وسیله اى براى اغوا و وسوسه هاى شیطان واقع مى گردد و از کمال اصلى خود منحرف مى شود.

نیاز به امنیت و ایمنى

احساس امنیت و آرامش خاطر پدیده اى روانى است که ریشه در فطرت آدمى دارد. به عبارت دیگر واقعیتى است که ارتباط تنگاتنگ با روح و روان انسان دارد. فراهم آوردن امکانات مادى براى مصون ماندن از آسیبهاى روحى و روانى بزرگترین تلاش بشر را در طول تاریخ زندگانى تشکیل مى دهد. ولى براى تحصیل امنیت و آرامش روانى تنها فراهم نمودن وسائل و امکانات مادى کارساز نیست. به همین جهت این نوع نگرش از نظر قرآن بدون توجه به جهان بینى الهى و توحیدى مذموم شمرده شده است. از این رو قرآن، اصحاب حجر «قوم ثمود» را به خاطر چنین نگرشى مورد نکوهش قرار مى دهد:

ادامه مطلب ...