مبانی تعلیم و تربیت در قرآن و احادیث

 

سپاس خداى را بر این توفیق سپاسگزاریم که پس از گذشت ده سال مطالعه و تحقیق و اندیشیدن درباره مبانى تعلیم و تربیت در قرآن و روایات، مجموعه حاضر، فراهم گردید. انتخاب و گزینش آیات در هر فصل و بخشى از این مجموعه پس از مطالعه و بحث هاى فراوان، گردآورى شده است، به طورى که هر بخشى مى تواند خود به عنوان یک اثر مستقل، قابل بسط و تجزیه و تحلیل باشد؛ امّا از آن رو که هدف، بیان مبانى کلى تعلیم و تربیت اسلامى در قرآن و روایات بوده، تنها به ذکر کلى آیات و روایات و بعضاً توضیحاتى اجمالى در رابطه با مبانى بسنده شده است و نباید آن را یک مجموعه معمولى برآمده از انتخاب ساده و شتاب زده آیات و روایات تلقى کرد.

مبانی تعلیم و تربیت در قرآن و احادیث

سپاس خداى را بر این توفیق سپاسگزاریم که پس از گذشت ده سال مطالعه و تحقیق و اندیشیدن درباره مبانى تعلیم و تربیت در قرآن و روایات، مجموعه حاضر، فراهم گردید. انتخاب و گزینش آیات در هر فصل و بخشى از این مجموعه پس از مطالعه و بحث هاى فراوان، گردآورى شده است، به طورى که هر بخشى مى تواند خود به عنوان یک اثر مستقل، قابل بسط و تجزیه و تحلیل باشد؛ امّا از آن رو که هدف، بیان مبانى کلى تعلیم و تربیت اسلامى در قرآن و روایات بوده، تنها به ذکر کلى آیات و روایات و بعضاً توضیحاتى اجمالى در رابطه با مبانى بسنده شده است و نباید آن را یک مجموعه معمولى برآمده از انتخاب ساده و شتاب زده آیات و روایات تلقى کرد. در این خصوص لازم مى دانم که از اساتید بزرگوارى چون حضرت آیةاللَّه جوادى آملى و استاد محمد تقى مصباح یزدى به خاطر راهنمایى ها و تشویقاتشان تشکر نمایم. همچنین از جناب آقاى دکتر سید کاظم اکرمى و جناب آقاى دکتر احمد احمدى و اعضاى محترم ستاد تغییر نظام آموزشى در سال 1368، که در جلسات آن، در باب تدوین مبانى بحث ها و گفت و گوهایى صورت گرفت و این جانب نیز در این نشست ها حضور داشته و بهره برده ام، سپاسگزارى نمایم. از همکارى واحد پژوهشى نهاد رهبرى در دانشگاهها و از جناب آقاى جعفر انوارى به خاطر ترجمه برخى از روایات و جناب آقاى ولى زاده براى همکارى در گردآورى بخشى از آیات و از جناب آقاى حسین حسن زاده براى مباحثه بعضى از آیات، از جناب آقاى کریم جبارى براى ویرایش و از آقایان: ولى قنبرى، جلیل حبیبى، غلامرضا معصومى براى مقابله، آقاى قاسم کزازى براى تایپ و صفحه بندى، آقاى محسن صادقى جهت نظارت و از مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم به خاطر چاپ این مجموعه تشکر مى نمایم. توفیقات همگان را از خداوند متعال مسئلت دارم.

الحمد للَّه على ما الهم و له الشکر على ما انعم

رضا فرهادیان - رمضان 1417

پیشگفتار

بشر، با همه پیشرفت ها در زمینه علوم و تکنولوژى، به علت انحرافات اخلاقى و تربیتى -که حاکى از عدم وجود یک نظام صحیح تعلیم و تربیت مى باشد- گرفتار بحران و نابسامانیهاى فراوانى شده است.

نداشتن یک جهان بینى صحیح و فقدان یک دیدگاه درست در باره خدا و جهان و انسان و تعلیم و تربیت و همچنین عدم آشنایى با ساختار وجودى انسان از دیدگاه وحى، سبب بروز بحران شدیدى در ارزش ها و ناهماهنگى فراوان در فرایند نظام آموزش و پرورش در جهان گردیده است.

قرآن کتابى است الهى که براى انسانها نازل شده و در طول قرنهاى متمادى انسانهایى تربیت کرده است که هر یک همچون ستاره اى پر فروغ در میان جوامع درخشیده و به زندگى انسانها معنا بخشیده و زمینه ساز حرکتهاى آزادى بخش در میان ملتها بوده است.

نفوذ شگفت انگیز آیات قرآن در دل و جان انسانها، تحولى عظیم در ابعاد گوناگون زندگى بشر ایجاد کرده و همیشه الهام بخش تفکرات سازنده و ارزشهاى والا بوده است. اغلب متفکران و رهبران راستین بشر از سرچشمه زلال این کتاب سیراب گشته اند. قرآن کتابى نیست که انسانها را تنها پند و اندرز دهد و مسائل زندگى را به صورت ذهنى و تئورى بیان کند، بلکه در هر زمان که خواسته است ارزشى را بیان کند، با ارائه نمونه هاى عینى در جامعه، صداقت و صراحت و واقع گرایى خود را به اثبات رسانیده و همواره فضیلتها و نیکیها را همراه با مطرح ساختن شخصیت نیکان معرفى کرده است.

در عصر کنونى که اسلام تجدید حیاتى دوباره یافته و مسلمانان رو به سوى قرآن مى آورند و احساس نیاز مى کنند که با ژرفاى آن آشنا شوند و تعلیمات حیاتبخش آن را بکار گیرند، ضرورت شناخت فرهنگ عمیق اسلامى و آشنایى با مبانى تعلیم و تربیت آن بیش از هر زمان دیگر براى افراد جامعه و نظام آموزشى و ارشادى و همچنین دستگاههاى تبلیغاتى و ارتباط جمعى کشور اهمیت پیدا مى کند. زیرا قرآن رسالتى جهانى داشته و انسانها تنها با شناخت و به کار بستن تعلیمات ویژه آن مى توانند به سعادت و خوشبختى ابدى دست یابند.

قرآن بر اساس فطرت و طبیعت انسان، برنامه اى واقع گرایانه و کامل را ارائه مى دهد و در همه مسائل اساسى و مبتلابه زندگى انسان اظهار نظر مى کند. چرا که تبیان کل شى ء (1) است. با توجه به آشفتگى فکرى و فرهنگى جهان و افول پیاپى مکتبها و ایدئولوژیهاى مختلف و سرگردانى اندیشمندان جهان نسبت به شناخت انسان و قوانین جامعه و ارزشهاى مطلوب آن از یک طرف و کلى و مبهم بودن برنامه هاى ارائه شده توسط بعضى از نظریه پردازان و روشنفکران جهان -که نظام سلطه ماتریالیسى و لیبرالیستى بر بینش آنان حاکم است- رسالت جامعه اسلامى و رهبران فکرى آن، بیش از پیش سنگین تر گشته است، و بهترین پشتوانه اداى این رسالت، عبارت است از الهام گرفتن از سخنان دُرربار پیامبر(ص) و چنگ زدن به دامن قرآن کریم، چنان که آن حضرت، خود فرموده است:

«إذاالْتُبِسَتْ عَلَیْکُمْ الْفِتَنُ کَقِطَع اللَیْلِ الْمُظْلِم فَعَلیْکُمْ بِالْقُرآنِ... (2) ؛ هر زمان که پرده هاى فتنه همانند پاره هاى تاریک شب بر شما سایه افکند، به قرآن روى آورید و بدان تمسک جویید و از راهنماییهاى آن بهره مند شوید.»

در حال حاضر، مبانى نظامهاى اخلاقى و فلسفه هاى اجتماعى و تربیتى در شرق و غرب، رو به سستى و انحطاط گذارده است و بشر، منتظر جایگزینى تمدنى جدید است که بتواند او را از اسارت ماده گرایى و ماشینیزم و غوطه ورى در کام تمایلات نفسانى و دنیاپرستى نجات بخشد.

براى شناخت مبانى تعلیم و تربیت در قرآن، باید قبل از هر چیز، اندیشه ها را از یافته ها و بافته هاى ذهنى مکتبهاى مختلف فلسفى و تربیتى غیر الهى و عادتهاى جاهلیت جدید و قدیم خالى کنیم و در جست و جوى اصولى برآییم که آیات قرآنى، ما را بر اساس فطرت پاک انسانى مان، رهنمون مى سازد.

راه و روشى که قرآن براى انسانها ترسیم مى کند، بر اساس قوانین آفرینش و نظام احسن بنا شده و مخاطب آن، انسانهایى است که به آن گرایش، ایمان و یقین پیدا کرده اند (3) . براى چنین کسانى، پیامهاى قرآن، روشن و قابل درک است.

قرآن به صورتى موزون و دل انگیز، قوا و استعدادهاى انسان را به سوى رشد و بالندگى سوق مى دهد و همواره بر آن است که بین جسم و روح، عاطفه و عقل، دین و دنیا، فکر و عمل، کار و عبادت و در نهایت، بین انسان و خدا، ارتباطى منسجم و پیوندى ناگسستنى و پایدار ایجاد کند.

قرآن کریم، انسان را به صورت واحدى غیر قابل تجزیه و برخوردار از پیوندى حقیقى با نظام آفرینش در نظر مى گیرد و در عین حال به تک تک قوا و استعدادها و نیازهاى جسمى و روحى وى توجهى خاص مبذول مى نماید.

قرآن کریم، بر مکتبهایى که انسان را صرفاً موجودى مادى مى انگارند و تنها به غرایز مادى او مجال ظهور مى دهند و ابعاد معنوى روح او را نادیده مى گیرند، و همچنین بر فلسفه هایى که انسان را تنها به زندگى زاهدانه آکنده از بى خبرى و بى دردى دعوت مى کنند و سایر ابعاد وجودى او را از نظر دور مى دارند، مهر بطلان مى نهد، چرا که، هر دو بینش، منکر رشد و شکوفایى متعادل قوا و استعدادها و همچنین بهره ورى طبیعى از نعمتها، براى رشد و بروز خلاقیت ها در حیات طیّبه انسانى است.

مکاتب روان شناسى، به طور کلى، انسان را تنها از دیدگاه انگیزه ها و علاقه ها و نیازهاى مادى و اجتماعى و یا واکنش هاى انعکاسى رفتار مى نگرند و غالباً، بر یک یا چند ویژگى انسان تکیه کرده و از بقیه ابعاد وجودى و ژرفاى ضمیر باطنى وى و ارتباط آن با مبدأ نظام آفرینش غفلت ورزیده و آن را از نظر دور مى دارند و طرحها و برنامه هایى را که ارائه مى دهند، معمولاً نارسا بوده و انسان را به صورت موجودى تک ساحتى و یک بُعدى پرورش مى دهد.

با بررسى مکتبهاى تربیتى و روشهاى گوناگون آنها، یک بار دیگر با تضاد اصولى ارزشهایى که درشناخت انسان، به عنوان مبانى کار خود قرار مى دهند، روبه رو مى شویم.

از دیدگاه قرآن، انسان شگفت انگیزترین موجودات عالمِ خلقت است. و خود عالَمى است با امکانات بى شمار و داراى شایستگى مقام خلیفة اللهى در روى زمین و مسجود فرشتگان.

قرآن در معرفى انسان، همه ابعاد وجودى او را در نظر مى گیرد و خطوط کلى برنامه اى که ارائه مى دهد، او را هماهنگ با طبیعت و فطرت و همسو با نظام آفرینش در جهت کمال (4) دعوت مى کند.

قرآن، همواره انسان را از افراط و یا تفریط در ارضاى نیازهاى طبیعى برحذر مى دارد و او را به سوى رشدى متعادل و متناسب سوق مى دهد. در تعالیم اسلام، محور همه تلاشها و کوششهاى پیامبران، آگاه کردن انسانها به سرمایه هاى درونى و ارزش هاى وجودى و عزّت نفس است. به کارگیرى این سرمایه ها، پس از تزکیه نفس و زدودن تمام قید و بندها و عادات و رسوم غلط جاهلیت -در شکل و فرم جدید و قدیم آن- در جهت تبلور و شکوفایى تام و تمام استعدادهاى فطرى است.

در همه برنامه هاى تربیتى، توجه به مبدأ هستى، کاملاً محسوس است؛ چرا که انسان، مظهر جمیع اسما و صفات الهى است و تنها، رشد و پرورش انسان در ارتباط مستمر با مبدأ آفرینش است که معنا و جهت پیدا مى کند و به انسان ارزش مى دهد و او را براى حرکت به سوى کمال نهایى و قرب الهى، آماده مى سازد.

ارزشهایى که قرآن براى زندگى انسان معرفى مى کند، داراى اصولى ثابت و مطلق است و فضیلت هایى که مطرح مى سازد، امرى قراردادى و اعتبارى نیست.

سعادت و رستگارى جاوید، حقیقتى است که انسان تنها در سایه سعى و تلاش خالصانه و آگاهانه خود، مى تواند بدان دست یابد.

از دیدگاه قرآن، انسان قدرت خودسازى و تأثیرگذارى در خود و دیگران را دارد. همچنانکه از دیگران نیز متأثر مى شود. از این رو، موجودى است قابل تعلیم و تربیت پذیر و نیازمند بدان و اساساً خود موضوع تعلیم و تربیت است.

شناخت حقیقت انسان و آشنایى با شؤون وجودى وى و ارزشهایى که او باید به دست آورد و همچنین آشنایى با اسوه ها و شخصیتهاى برجسته اى که قرآن ترسیم مى کند و عملکردها و موضع گیرى هاى پیامبران در موقعیت هاى مختلف اجتماعى در مقابل طاغوتها و ستمگران و قدرت طلبان و پیامها و رسالت آنان در ارتباط با مردم و حمایت از مستضعفین، همه و همه، اساس تعلیم و تربیت قرآنى را تشکیل مى دهند.

براى شناخت انسان، ابتدا از آیاتى که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم، به حقیقت وجودى وى اشاره مى کند، بهره مى گیریم، آن گاه بر اساس ارزشهاى بنیادین اسلام و شخصیتهاى نمونه اى که به عنوان «اسوه» معرفى مى کند، دیدگاه خود را درباره «انسان متعالى» و دست یابى به نظام تعلیم و تربیت اسلامى، ارائه مى دهیم.

آیات قرآن، راه و روش زندگى و دست یابى به حیات طیبه را براى هر انسانى و با هر ظرفیتى، ایمان و عمل صالح مى داند.

مبانى تعلیم و تربیت در قرآن، بر اساس تکیه گاهها و نگرشهاى این کتاب الهى، نسبت به حقیقت انسان و شؤون وجودى وى و هدف و کیفیت رشد و حرکت او به سوى کمال ترسیم مى شود.

هدف از تعلیم و تربیت قرآنى، هدایت انسانها به سوى کمال مطلق است و روشى را که ارائه مى دهد، براى هر چه بیشتر فراهم نمودن زمینه هاى رشد و خلاقیّت در جهت تکامل است، به طورى که محتوا و روشهاى کاربردى در تربیت انسان، همگى در این راستا قرار مى گیرد.

انسان صالح که میوه نظام تعلیم و تربیت قرآنى است، داراى شخصیتى موزون و هماهنگ است که در مسیر زندگى تکاملى از عزمى راسخ (5) برخوردار مى باشد، به نحوى که در فرآیند عملى و دربرخوردهاى زندگى، روشى صادقانه داشته و همواره بر اساس راستى و صداقت زندگى مى کند. چنین شخصیتى، مقرَّب درگاه الهى و سرشار از ایمان است، به طورى که مى تواند رهبرى و هدایت خود و دیگران را به عهده بگیرد (6) .

1- وَنَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلّ شَىْ ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمینَ. نحل (16) آیه 89

و ما قرآن را که بیان کننده هرچیزى است و هدایت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است، برتو نازل کرده ایم.

2- اصول کافى، ج 2، ص 238.

3- هذا بَیانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقینَ. آل عمران (3) آیه 138

این (قرآن) بیانى روشن براى مردم و راهنمایى [بزرگ ] براى پرهیزگاران است.

4- از قوس نزول به سوى قوس صعود.

5- فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ. (آل عمران (3) آیه 159)

پس زمانى که عزم و قصد کارى کنى بر خداى توکل کن، که خدا توکل کنندگان را دوست دارد.

وَ إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ. (آل عمران (3) آیه 186)

و اگر بردبارى و شکیبایى کنید و پرهیزگار باشید، همین نشانه عزم و اراده در کارهاست.

وَاصْبِرْ عَلَى مَآ أَصَابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ. (لقمان (31) آیه 17)

و بر هر چه بر تو رسد صبر کن، که این نشانه عزم و اراده در کارهاست.

وَ لَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الأُمُورِ. (شورى (42) آیه 43)

و آن که صبر کند و از خطاها درگذرد [بداند] که این نشانه عزم و اراده در کارهاست.

فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ. (احقاف (46) آیه 35)

پس پایدارى کن، هم چنان که پیامبران صاحب عزم و اراده پایدارى کردند و در عقوبتشان شتاب مکن.

6- هر چند محدود ولو در دایره خانواده، راهبرى آن را به عهده گیرد